دعواسرلحافوملاًبود
ریشه تاریخی ضرب المثل های فارسی
هنگامي كه فردي بدلیل دخالت در مسائل مورد اختلاف دو شخص یا گروه متضرر شود یا در دعوائي كه به او مربوط نبوده ضرر کند از ضرب المثل فوق استفاده می شود.
دزدي به خانه يكي از همسايه ها رفته بود ولي صاحبخانه متوجه شده بود و دزد موفق نشده بود كه چيزي بردارد.
ملا که در رختخواش خوابيده بود كه يكباره صداي غوغا از كوچه بلند شد .
زن ملا به او گفت:"بيرون برو و ببين چه خبر است"
ملا گفت : "به ما چه ، بگير بخواب"
زنش گفت : "يعني چه كه به ما چه ؟ پس همسايگي به چه درد مي خورد"
با ادامه سرو صدا ملا كه دید بگو مگو كردن با زنش فايده اي ندارد. با بي ميلي لحاف را روي خودش انداخت و به كوچه رفت .
دزد که در كوچه قايم شده بود همين كه ديد كم كم همسايه ها به خانه اشان برگشتند و كوچه خلوت شد ، چشمش به ملا و لحافش افتاد و پيش خود فكر كرد كه از هيچي بهتر است . بطرف ملا دويد ، لحافش را كشيد و به سرعت دويد و در تاريكي گم شد.
وقتي ملا به خانه برگشت . زنش از او پرسيد : "چه خبر بود ؟"
ملا جواب داد : هيچي ، دعوا سر لحاف من بود . و زنش متوجه شد كه لحافي كه ملا رويش انداخته بود ديگر نيست .
:: امتیاز: |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر
مجموع امتیاز : 0 |
|
:: بازدید : 192
:: ارسال شده در:
ریشه ض رب المثل های فارسی ,
اشعار زیبای مجتبی کاشانی متخلص بهسالک
هر که او را مسیح در نفس است
جای او در میانه قفس است
هر کجا مرغک خوش الحانی ست
مبتلا و اسیر و زندانی ست
ماهی از رقص دلفریب خودش
می کند تّنگ را نصیب خودش
برّه چون مزّه اش لذیذتر است
نزد قصّاب خود عزیزتر است
هر که حُسنی به طالعش دارد
روزگارش چنین بیازارد
سیه آواز و چهره ای چو کلاغ
به رهایی پرد میانه باغ...
هر قناری چو قار قار کند
خویش را از قفس کنار کند
یا کلاغ و رهایی و ویله گی
یا قناری و این قفس زدگی
باز در تُنگ،در قفس بودن
بهتر از زشت و بد نفس بودن
................................................................
عشقبازی به همین آسانی ست...
که دلی را بخری
بفروشی مهری
شادمانی را حرّاج کنی
رنجها را تخفیف دهی
مهربانی را ارزانی عالم بکنی
و بپیچی همه را لای حریر احساس
گره عشق به آنها بزنی
...................................................................
ای آنکه پس از ما به جهان می تازی
می دان که جهان پر است از تن نازی
سرگرم مشو به یاوه در هر بازی
ورنه همه هستی خود می بازی
ای آنکه پس از ما به جهان بی تابی
می کوش که این دوروزه را دریابی
هر لحظه بدان که شعله ای در بادی
هر لحظه بدان که زورقی بر آبی
ای آنکه پس از ما به جهان در راهی
پیوسته زکوه عمر خود می کاهی
کوته نبود عمر بلند است آری
گر تو نکنی به عمر خود کوتاهی
ای آنکه پس از ما به جهان خانه کنی
ای کاش که زلف زندگی شانه کنی
افسانه عاشقی بخوانی شب و روز
خود را به جهان تو نیز افسانه کنی
........................................................................
آنقدر در زمین لطافت هست
که به آن روز و شب رکوع کنی
خشم را بسپری به آب روان
با کمی مهر سّد جو کنی
بروی با بهانه ای زیبا
ناگهان عشق را شروع کنی
آنقدر شعر خوب و زیبا هست
که بخواهی به آن رجوع کنی
آسمان حدّ همطرازی تُست
گر به زیر آیی و خضوع کنی
شب یلدا بدون پایان نیست
می توانی از آن طلوع کنی
:: امتیاز: |
00 |
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر
مجموع امتیاز : 0 |
|
:: بازدید : 459
:: ارسال شده در:
مجتبی کاشانی ,
●
تبلیغات سایت تاریخ :
پنجشنبه 16 دی 1395
●
دانلود فتوشاپ Adobe Photoshop CC 2019 v20.0.6.27696 تاریخ :
یکشنبه 28 مهر 1398
●
دانلود آهنگ جدید کامران مولایی بنام پایه باش تاریخ :
جمعه 29 اردیبهشت 1396
●
دانلود آهنگ محمد علیزاده به نام دچارم کن به اشک عاشقونه تاریخ :
جمعه 22 بهمن 1395
●
آهنگ زیبای محسن یگانه بنام بهت قول میدم تاریخ :
سه شنبه 05 بهمن 1395
●
آهنگ زیبای فاتح نورایی بنام بابام زنده است تاریخ :
سه شنبه 05 بهمن 1395
●
آهنگ بابک مافی آخرین لحظه تاریخ :
سه شنبه 05 بهمن 1395
●
آهنگ سلفی مجیدخراطها تاریخ :
سه شنبه 05 بهمن 1395
●
کاروان سرای میاندشت +تصویر تاریخ :
پنجشنبه 16 دی 1395
●
اشعارزیبای شاه نعمت الله ولی تاریخ :
پنجشنبه 16 دی 1395
●
جمات خواجه عبدالله انصاری تاریخ :
پنجشنبه 25 دی 1393
●
سخنان آلبرت انیشتین تاریخ :
پنجشنبه 25 دی 1393
●
جملات فازسنگین تاریخ :
سه شنبه 23 دی 1393
●
دلتنگی تاریخ :
سه شنبه 23 دی 1393
●
اس ام اس خنده دار تاریخ :
سه شنبه 23 دی 1393
●
اس ام اس خنده دار تاریخ :
سه شنبه 23 دی 1393
●
کارت پستال تاریخ :
سه شنبه 27 آبان 1393
●
داستان مهرومنت تاریخ :
یکشنبه 29 تیر 1393
●
باعشق زندگی کن تاریخ :
جمعه 30 خرداد 1393
●
مرزهای تو تاریخ :
جمعه 30 خرداد 1393